تجربه مشتری (CX) به عنوان یکی از عوامل حیاتی در موفقیت کسبوکارها، نقش بسزایی در جلب و حفظ مشتریان ایفا میکند. ارتباط مؤثر با مشتریان و ایجاد تجربهای مثبت از تعامل با برند، میتواند تفاوت بزرگی در وفاداری مشتریان و جایگاه یک برند در بازارهای رقابتی ایجاد کند. در این مقاله از ویستا سامانه آسا، به اهمیت تجربه مشتری خواهیم پرداخت و مثالهایی از برندهای موفقی را بررسی میکنیم که توانستهاند با تمرکز بر بهبود تجربه مشتری، به نتایج چشمگیری دست یابند. همچنین، با بررسی معیارهای کلیدی ارزیابی CX، راهکارها و استراتژیهای عملی برای ارتقای این تجربه را معرفی خواهیم کرد.
تجربه مشتری به کل تعاملات یک مشتری با یک برند از لحظه آگاهی تا خرید و وفاداری یا ریزش اشاره دارد. این موضوع کل سفر خریدار و نحوه "ارتباط" آنها با یک برند را در بر میگیرد. تجربه مشتری خوب، عوامل مختلفی را در نظر میگیرد: ادراک برند، ساده سازی فرایند فروش، آسان سازی مسیر یابی و خدمات عالی مشتری. این موارد از مرور یک وب سایت تا خرید یک محصول یا خدمت و دریافت پشتیبانی مشتری را شامل میشود. یک مشتری خوشحال معمولاً نشان دهنده تجربه مشتری مثبت است، در حالی که تجربه مشتری منفی همیشه باعث ایجاد ناراحتی در مشتریان میشود که منجر به از دست دادن مشتریان، کاهش درآمد و آسیب به شهرت شما میشود.
مدیریت تجربه مشتری فرآیندی است که بهطور هدفمند تجربه مشتری را ایجاد، بهطور مداوم پیگیری و بهصورت پیشگیرانه مدیریت میکند. این مدیریت به شما اجازه میدهد تا تجربه مشتریان مهم را به بهترین شکل تنظیم کرده و در صورت وقوع مشکلات، به سرعت اقدام کنید. همچنین، با جمعآوری بازخوردهای مشتریان در نقاط مهم، میتوانید خدمات خود را به مرور بهبود دهید و تصمیمات بهتری بگیرید.
پیادهسازی یک استراتژی جامع برای بهبود تجربه مشتری (CX) میتواند مزایای متعددی را برای کسبوکار شما به همراه داشته باشد که هرکدام به نوعی عملکرد و اعتبار برند شما را تقویت میکنند.
– زمان پاسخدهی اولیه (FRT): یکی از مهمترین معیارها برای سنجش کیفیت خدمات پشتیبانی، زمان پاسخدهی اولیه است که بیانگر میزان موفقیت در حل مشکلات مشتری در اولین تماس است. این موضوع نقش کلیدی در تجربه مشتری دارد و نشان میدهد که تیم پشتیبانی چقدر سریع و کارآمد عمل میکند و تا چه حد با محصولات شرکت آشنایی کامل دارند.
– میانگین زمان رسیدگی به درخواست (AHT): این شاخص معمولاً بهعنوان یک KPI برای مراکز تماس بهکار میرود و نشاندهنده میانگین زمانی است که یک تماس برای حل مشکل مشتری طول میکشد. این معیار نشان میدهد که واحد پشتیبانی تا چه اندازه در مدیریت زمان و پاسخدهی به درخواستها موفق عمل میکند.
هدف از ایجاد یک تجربه مشتری عالی، ایجاد تعاملات مثبت و ارزشمند برای خریدار است که میتواند به وفاداری مشتری، رضایت مشتری و در نهایت موفقیت سازمان منجر شود. این شامل درک نیازها و انتظارات خریداران، ارائه خدمات و پشتیبانی عالی و ایجاد تعاملاتی است که فراتر از انتظارات آنها باشد.
یکی از اصول اساسی در خلق تجربه مشتری، داشتن چشماندازی واضح و مشخص است. این چشمانداز مانند نقشه راهی است که مسیر خدمترسانی به مشتریان را ترسیم میکند و به سازمان کمک میکند تا هدف خود را در تعامل با مشتریان مشخص کند.
یک چشمانداز قوی و تاثیرگذار دارای دو ویژگی کلیدی است:
این چشمانداز میتواند از طریق ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان، تجربهای ماندگار و متمایز را رقم بزند. یکی از روشهای عملی برای دستیابی به این چشمانداز، تهیه مجموعهای از بیانیهها و دستورالعملهای واضح برای کارکنان است. این بیانیهها ارزشها و اهداف سازمان را به زبان ساده و قابل درک بیان میکنند.
نکته مهم و قابل توجه این است که تمام اعضای سازمان، از جمله کارکنان، این ارزشها و دستورالعملها را درک کنند و بر اساس آنها عمل کنند، زیرا هر نقطه از سفر مشتری، از اولین تعامل تا خدمات پس از فروش، در شکلگیری تجربهای تأثیرگذار نقش دارد. این چشمانداز واضح، مسیر حرکت سازمان را مشخص میکند و به کارکنان کمک میکند تا با انگیزه و هدف، تجربهای فراتر از انتظارات مشتریان خلق کنند.
اینکه بفهمید با چه نوع افرادی سروکار دارید، بسیار مهم است. آیا آنها به دنبال راحتی هستند؟ آیا به دنبال تجربهای لوکس هستند؟ آیا ارزشهای خاصی برای آنها اهمیت دارد؟ وقتی این اطلاعات را داشته باشید، میتوانید پیامها، محصولات و خدمات خود را با نیازهای آنها هماهنگ کنید.
برای ایجاد یک تجربه شیرین و به یاد ماندنی، درک نیازها و خواستههای مشتریان ضروری است. از پیامرسانی و ارزش پیشنهادی خود تا فرایند تحویل و پشتیبانی، همه باید با ترجیحات مشتری هماهنگ شوند.
وقتی میخواهید تجربه مشتری را شکل دهید، در واقع یک سفر را برای مشتری طراحی میکنید. این سفر باید با در نظر گرفتن نوع مخاطبان و آنچه آنها میخواهند، برنامهریزی شود. با درک صحیح مشتریان هدف خود، میتوانید مسیر مناسبی را برای آنها ترسیم کنید تا تجربهای دلنشین داشته باشند.
علاوه بر این، درک نیازهای مشتری به شما کمک میکند تا بتوانید پشتیبانی و خدمات مناسبی را ارائه دهید. با پیشبینی نیازهای آنها و ارائه راهحلهایی فراتر از انتظاراتشان، میتوانید تجربهای فراموشنشدنی خلق کنید.
"به یاد داشته باشید که تجربه مشتری خوب، فراتر از یک تعامل ساده است."
ایجاد یک ارتباط عاطفی قوی با مشتریان، یکی از مهمترین جنبههای ارائه یک تجربه مشتری خارقالعاده است. تحقیقات نشان داده است که بیش از 50 درصد تجربیات بر اساس احساسات شکل میگیرند و همین احساسات هستند که رفتار مشتریان و در نهایت تصمیمات خرید آنها را تحت تأثیر قرار میدهند.
اهمیت ایجاد یک ارتباط عاطفی را نمیتوان دست کم گرفت. وقتی مشتریان از نظر احساسی به یک برند وابسته میشوند، وفاداری ایجاد میشود. آنها خاطرات احساسی مثبت خود را با برند مرتبط میکنند و این باعث میشود که به آن برند وفادار بمانند. به عبارت دیگر، یک تجربه خوب، کلید وفادارسازی مشتری است.
آمارها نیز این موضوع را تأیید میکنند. به عنوان مثال، 71 درصد افراد به دلیل یک تجربه بسیار خوب، یک برند را به دیگران توصیه میکنند. همچنین، 65 درصد مصرفکنندگان معتقدند که یک تجربه خوب بسیار مؤثرتر از تبلیغات گسترده است.
بنابراین، ایجاد یک ارتباط عاطفی قوی با مشتریان میتواند تأثیر عمیقی بر موفقیت یک برند داشته باشد. با تمرکز بر ارائه یک تجربه مثبت و احساسی، برندها میتوانند وفاداری مشتری را پرورش داده و آن را به یک جامعه وفادار و مشتاق تبدیل کنند. این نوع ارتباط عاطفی میتواند به یک مزیت رقابتی قدرتمند تبدیل شود و برند را از رقبا متمایز کند.
دریافت بازخورد از مشتری، یکی از موثرترین راهها برای بهبود تجربه مشتری است. همانطور که در مثال رستوران اشاره کردید، گرفتن بازخورد در لحظه میتواند بینشی فوری در مورد تجربه مشتری ارائه دهد. هر کسب و کاری چالشهای منحصر به فردی دارد و فرمول جادویی یکسانی برای همه وجود ندارد. بنابراین، پرسیدن مستقیم نظر مشتری میتواند یک راه حل عالی باشد. این کار به شما کمک میکند تا نقاط ضعف و قوت تجربه خود را شناسایی کنید و درک بهتری از انتظارات مشتری به دست آورید.
وقتی مستقیما از مشتری بازخورد میگیرید، نشان میدهید که به نظرات آنها اهمیت میدهید و میخواهید تجربهای بهتر برای آنها ایجاد کنید. این امر میتواند وفاداری مشتری را افزایش داده و آنها را تشویق کند تا بازخوردهای صادقانه و مفیدی ارائه دهند. علاوه بر این، بازخورد مشتری میتواند بینش ارزشمندی در مورد انتظارات و ترجیحات آنها ارائه دهد. این بینش میتواند به شما در شخصی سازی و بهبود تجربه مشتری کمک کند تا با نیازهای منحصر به فرد آنها مطابقت داشته باشد.
به یاد داشته باشید که بازخورد میتواند از طریق روشهای مختلفی مانند نظرسنجیها، گروههای تمرکز، یا حتی گفتگوی ساده با مشتری جمع آوری شود. مهم این است که فضایی امن و دعوت کننده ایجاد کنید تا مشتری احساس راحتی کند و صادقانه نظر خود را بیان کند.
ارائه پشتیبانی سریع و کارآمد به مشتریان میتواند تأثیر قابل توجهی بر موفقیت کسب و کار شما داشته باشد. با ایجاد احساس مراقبت و پشتیبانی در مشتری، میتوانید شاهد افزایش چشمگیر ROI، نرخ تبدیل و حفظ مشتریان قدیمی باشید.
وقتی مشتری میداند که همیشه یک مشاور دلسوز در کنار او وجود دارد، احساس اطمینان و آرامش میکند. پاسخگویی سریع به سوالات و نگرانیهای آنها نه تنها باعث رضایت مشتری میشود، بلکه وفاداری آنها را نیز افزایش میدهد.
با ارائه پشتیبانی سریع و کارآمد، شما در واقع یک تجربه مشتری مثبت و به یاد ماندنی خلق میکنید. این امر میتواند باعث افزایش نرخ تبدیل شود، زیرا مشتریان احتمالی احساس میکنند که در صورت بروز هرگونه مشکل، به سرعت به آنها رسیدگی خواهد شد.
علاوه بر این، حفظ مشتریان قدیمی و تشویق آنها به خرید مجدد نیز افزایش مییابد. وقتی مشتریان احساس میکنند که کسب و کار شما به آنها اهمیت میدهد و همیشه در دسترس است، احتمال بازگشت آنها بیشتر میشود.
پشتیبانی سریع و کارآمد همچنین میتواند منجر به ROI بالاتر شود. وقتی مشتریان احساس رضایت کنند، احتمال بیشتری دارد که نه تنها دوباره خرید کنند، بلکه در مورد تجربه مثبت خود با دیگران صحبت کنند. این میتواند منجر به افزایش فروش و سودآوری برای کسب و کار شما شود.
بنابراین، سرمایه گذاری در پشتیبانی سریع و کارآمد مشتری میتواند نتایج قابل توجهی به همراه داشته باشد. این امر نه تنها به بهبود تجربه مشتری کمک میکند، بلکه میتواند تأثیر قابل توجهی بر موفقیت کلی کسب و کار شما داشته باشد.
راهکار افزایش تجربه مشتری
ارائه یک تجربه مشتری استثنایی، برای هر برندی منحصر به فرد است، اما کلید موفقیت در شناسایی فرصتها، گوش دادن به بازخورد مشتری و بهبود مداوم خدمات است. اجازه دهید به برخی از برندهایی که در این زمینه موفق عمل کردهاند نگاهی بیندازیم:
1- Zappos:
Zappos، خرده فروشی آنلاین کفش، با بهینهسازی تجربه مشتری خود، به یک شرکت میلیارد دلاری تبدیل شد. آنها با ارائه حمل و نقل و مرجوعی رایگان، سیاست بازگرداندن یک ساله و انبارداری 24/7، مشکلات مشتریان را حل کردند. این اقدامات وفاداری مشتری را افزایش داده و راحتی را تضمین میکند.
2- نتفلیکس:
نتفلیکس، پیشگام در تماشای آنلاین، با ارائه تجربهای بدون تبلیغات و پیشنهاد محتوا بر اساس ترجیحات مشتری، خدمات خود را بهبود بخشید. آنها با اطلاع دادن به مشتریان از زمان پخش نمایشهای جدید و فیلمها، به آنها کمک میکنند تا از تماشای برنامههای مورد علاقه خود عقب نمانند.
3- Imperfect Foods:
Imperfect Foods، یک سرویس تحویل مواد غذایی تازه، با هدف قرار دادن نسل هزاره دوستدار محیط زیست، موفق شد. آنها با تبلیغات جذاب در اینستاگرام، سفارشی سازی آسان جعبهها و گسترش عرضه خود از محصولات تکی به هفتگی، مشتریان را جذب کردند. این شرکت با سرمایه گذاری بر روی ترند "food rescue"، یک حرکت اجتماعی برای کاهش هدررفت غذا و حمایت از محیط زیست، موفق شد.
1- مسیر پیچیده مشتری
برای جذب مشتریان، مسیری که آنها از آشنایی با برند تا خرید طی میکنند باید شفاف و ساده باشد. اگر این مسیر گیجکننده و نامنسجم باشد، احتمالاً مشتریان احساس ناامیدی خواهند کرد و در نهایت برند شما را ترک میکنند؛ زیرا تجربه استفاده از خدمات یا محصولات شما ارزش وقتشان را نخواهد داشت. به عنوان مثال، وقتی که دکمههای دعوت به اقدام (CTA) در وبسایت به وضوح مشخص نباشد، بازدیدکنندگان نمیدانند چگونه با شما ارتباط برقرار کنند یا بعد از ثبتنام برای یک دوره آزمایشی رایگان، نمیتوانند به مراحل آغازین دسترسی پیدا کنند.
بهترین راه برای پیشگیری از این وضعیت، برقراری ارتباط مکرر و موثر با مشتریان است، به خصوص در مراحل اولیه. با استفاده از تبلیغات ایمیلی و هدفگیری مجدد، میتوانید سرنخهای بالقوه را در مسیر خرید همراهی کنید.
2- نبود پشتیبانی مناسب
مشتریان امروزی تمایل دارند که احساس کنند کنترل کاملی بر روی فرآیند خرید خود دارند. شرکتهایی که امکان تغییرات ساده مثل تنظیمات حساب کاربری، بروزرسانی اشتراکها یا حتی متوقف کردن خدمات را پیچیده و محدود میکنند، نمیتوانند تجربه مشتری متناسب با نیازهای روز ارائه دهند. پشتیبانی و خدمات مشتری باید به گونهای طراحی شوند که هرچه سادهتر و خودکارتر باشد. مشتریان امروزی دیگر تمایلی ندارند که برای رفع یک مشکل ساده، ساعتها منتظر بمانند.
3- پیامهای ناسازگار
مشتریان پیش از تصمیمگیری برای خرید، معمولاً نظرات و ارزیابیهای دیگران را درباره برند شما مطالعه میکنند. بنابراین، ضروری است که پیامهای برند شما در تمامی کانالها از جمله لحن، تم، رنگ، فونت و دیگر عوامل، یکپارچه و هماهنگ باشد تا هم به تقویت حافظه مشتری کمک کند و هم از بروز هرگونه سردرگمی جلوگیری شود.
در دنیای امروز که انتخابهای زیادی وجود دارد، مشتریان به سرعت قضاوت میکنند و حتی یک لوگوی قدیمی یا پیام متناقض در یکی از صفحات محصول، ممکن است دلیلی کافی برای از دست دادن یک مشتری باشد.
بهبود نقاط تماس مشتری | با گوش دادن به بازخورد مشتری، برندها میتوانند نقاط اصطکاک را شناسایی و کاهش دهند و تجربهای روانتر و استرسزدایی شده برای مشتریان و تیم داخلی خود ایجاد کنند. |
یجاد حمایت از برند | مشتریان قدردان سهولت استفاده و شفافیت هستند و تلاشهای برند برای بهبود را درک میکنند، که میتواند منجر به طرفداری از برند و توصیه آن به دیگران شود. |
افزایش وفاداری مشتری | تمرکز بر بهبود تجربه مشتری، مشتریان را راضی نگه میدارد و وفاداری آنها را افزایش میدهد. برندها میتوانند با ارائه تجربهای برتر، از شکست در مقابل رقیبان جلوگیری کنند. |
امتیاز خالص پروموتر (NPS):یکی از رایجترین معیارهای تجربه مشتری که وفاداری به برند را از طریق پرسیدن احتمال توصیه محصول به دیگران اندازهگیری میکند.
1. صنعت بانکداری
در طول مقاله، به بررسی راهکارهای بهبود تجربه مشتری در کسبوکارهای مختلف پرداختیم و اهمیت این موضوع را در موفقیت هر کسبوکار مورد تأکید قرار دادیم. با تمرکز بر درک عمیق نیازها و ترجیحات مشتریان، ایجاد خدمات سریع و کارآمد، و شخصیسازی تجربیات، کسبوکارها میتوانند رضایت و وفاداری مشتریان را به حداکثر برسانند. این رویکرد نهتنها به تقویت روابط مشتری و کسبوکار کمک میکند، بلکه به افزایش سودآوری و رقابتپذیری نیز منجر میشود. در دنیای پررقابت امروز، سرمایهگذاری در تجربه مشتری یک استراتژی کلیدی برای دستیابی به موفقیت پایدار است.
1. تجربه مشتری (CX) چیست و چرا اهمیت دارد؟
تجربه مشتری (CX) به کل تعاملات یک مشتری با برند از لحظه آشنایی تا خرید و پس از آن اشاره دارد. اهمیت آن در این است که تجربه مثبت میتواند به وفاداری مشتری، افزایش فروش و تقویت شهرت برند منجر شود، در حالی که تجربه منفی میتواند منجر به از دست دادن مشتریان و کاهش درآمد شود.
2. چگونه میتوان تجربه مشتری را بهبود بخشید؟
تجربه مشتری را میتوان با ایجاد چشمانداز واضح برای جذب مشتری، شناخت دقیق نیازها و خواستههای مشتریان، برقراری ارتباط عاطفی قوی با آنها، جمعآوری بازخورد در لحظه و ارائه پشتیبانی سریع و کارآمد بهبود بخشید.
3. چگونه میتوان تجربه مشتری را اندازهگیری کرد؟
تجربه مشتری را میتوان با شاخصهای مختلفی از جمله امتیاز خالص پروموتر (NPS)، نرخ رضایت مشتری (CSAT)، نرخ ریزش مشتری، امتیاز تلاش مشتری (CES)، صدای مشتری (VOC) و ارزش طول عمر مشتری (CLV) اندازهگیری کرد.
4. مدیریت تجربه مشتری (CEM) چیست؟
مدیریت تجربه مشتری (CEM) فرآیندی است که با هدف بهبود مستمر تجربه مشتریان از طریق نظارت، تحلیل و اعمال تغییرات در تمامی نقاط تماس برند با مشتری انجام میشود. این مدیریت به بهبود رضایت مشتری، افزایش وفاداری و ایجاد ارتباط مثبت با برند کمک میکند.